**************
تو را به یاد آن روز...... تو را به گلبرگ های خشک آن رز خشکیده....... تو را به روز اول بار دیدنت.........تو را به اولین نگاه عاشقانه....... تو را به یاد بارون روز نیامدنت..... تو را به تنهایی روز رفتنت....... تو را به بوی بارون روز برگشتنت....... تنهایم مگذار دیگر
**************
به او بگویید دوستش دارم به او که قلبش به وسعت دریاییست که قایق کوچک دل من در آن غرق شده . به او که مرا از این زمین خاکی به سرزمین نور و شعر و ترانه برد . و چشمهایم را به دنیایی پر از زیبایی باز کرد
**************
1)صمیمانه به مردم اظهار علاقه کنید تا شما را دوست بدارند. 2) اگر شخصی در قلب خود به رفیقش احساس علاقه نمود باید به او بگوید و او را از علاقه خود مطلع سازد. 3)خوشرویی وتبسم کینه توزی را از بین می برد
**************
در حسرت دیدار تو بگذار بمیرم... دشوار بود مردن و روی تو ندیدن... بگذار بدلخواه تو دشوار بمیرم... بگذار که چون ناله مرغان شباهنگ... در وحشت و انوده شب تار بمیرم... بگذار که چون شمع کنم پیکر خود آب.... دربستر اشک افتم و ناچار بمیرم... میمیرم از این درد که جان دگرم نیست... تا از غم عشق تو دگر بار بمیرم... تا بوده ام ای دوست وفادار تو هستم... بگذار بدانگونه وفادار بمیرم
**************
این چه امد نی است که بعد از تولد باید انتظا ر مرگ را کشید. نفرین بر این زندگی
**************
بغضم چه بیهوده در لابه لای قطره های باران پنهان می شود و من چه عمیق فکر میکنم که درختان ایستاده دعا میخوانند...
**************
کاش کسی بود امشب با من کمی قدم میزد... کمی شعر میخواند و کمی حرف میزد.. و من برایش درد و دل می کردم و برایش اشک می ریختم.. کاش کسی بود امشب و من برایش چای میریختم و او با لبخندی و نگاهی برایم دست تکان میداد.... کاش کسی بود امشب...
**************
هنوز گریه هات یواش یواشه هنوزم شوق دیدن سرجاشه هنوز قصه همونه که همونه آره آخرشو تقدیر می دونه بذار تا روی مهتاب پا بذارم می خواستم عشقو اونجا جا بزارم فرار از سکوت این ستاره که نور خوب چشماتو نداره نوشتم باز یک لب بسته نامه که عشقت آخرین حرف لبامه
**************
مرگ سهم ماست می دانم قسمت چشمهای بارانی گریه بی صداست می دانم مادرم با نگاه خود می گفت زندگی اشتباست می دانم یک نفر بهانه می گیرد در دلش جای پاست می دانم یک نفر بی گناه می میرد آه او آشناست می دانم
**************
چه زیباست به خاطر تو زیستن و برای تو ماندن و به پای تو سوختن و چه تلخ و غم انگیز است دور از تو بدون خوشبختی زیستن و برای تو گریستن و به عشق و دنیای تو نرسیدن. ای کاش واقف بودی که بدون تو مرگ گواراترین زندگی است و بدون تو و بدور از دست های مهربان تو و بدون قلب حساست زندگی چه تلخ و ناشکیباست
**************
بین ما فاصله ای نیست بجز فراموشی... تو را به یاد خواهم آورد... تو را به یاد خواهم داشت... تو را هر شب در رویاهایم تکرار خواهم کرد... و هر روز صبح که بر می خیزم... گوشه ی لبم لبخندست... بین من و تو رازهای نگفته ایست... که هرگز به کلام نخواهم آلود...