(طنز)
حتما این مطالب رو بخوانید خیلی جالبه
اهمیت کتاب وکتاب خوانی،به قدری واضح ومبرهن است که هر حرفی راجع به آن بزنیم،بیخود زده ایم.اگر از یک بچه دبستانی هم درباره ی کتاب سوال کنید؛از آن به عنوان یک یار مهربان یاد میکندکه زیبا و خوش بیان است و پندت دهد فراوان با آنکه بیزبان است.بلافاصله نیز برای شما از«تصمیم کبری »می گوید که وقتی کتابش را زیر درخت فراموش کرد وباعث خیس وخراب شدن آن شد؛ضمن مشورت با دست اندر کاران مجموعه ی تلویزیونی«کبری11»تصمیم گرفت تا برای تهیه ی مجدد کتابش سری به نمایشگاه کتاب تهران بزند و این قدر خجالت زده یار دبستانی خویش نباشد که هی مثل چوب الف بر سر ما بخورد که چرا مرا خراب کردی؟
الان بیست وسومین نمایشگاه کتاب تهران کلید خورده است وهر که گمشده ای در میان کتاب دارد،غرفه به غرفه به دنبال آن میگردد و میداند که جوینده یابنده بود.آنهایی هم که از طریق مختلف به بن کتاب دست یافتند،از بقیه مشتاق تر به حضور در جمع علاقه مندان کتاب هستند که به چشم خرید به کتاب نگاه میکنند.
آنچه این میان مهم است،این است که اگر توانستیم دست به جیب بریم و کتاب بخریم؛عقل سلیم میگویدکه چه کتابی بخرم.البته بسیاری هستند که سیر مطالعاتی دارند.خود بنده یک رفیق کتاب خری دارم که تا الآن،سیر مطالعاتی اش بر اساس قیمت پشت جلد کتاب ها بوده است.از پنج ریالی سابق شروع کرده و در حال حاضر دور و بر پنج هزار تومان میپرد.
چند عنوان کتاب پیشنهادی:
از انجا که ما خودمان یک پا نمایشگاه رو حرفه ای هستیم و حتی اگر دست خالی از نمایشگاه هم بیرون آییم،باز_ به مصداق«الکتب بساتین العلماء»_دلمان به همان تماشای باغ وبوستان خوش است؛از ما حصل مشاهدات و تصورات خودمان برای معرفی چند عنوان کتاب قابل خرید و خوانش،کمال استفاده را محض خاطر شما می بریم.یاداشت بفرمائید:
1_یکشبه پولدار شوید:این کتاب که به تازگی از زبان زرگری به زبان مادری ترجمه شده،به شما کمک میکند تا راه چاه پولدار شدن سهل الوصول وسرمایه گذاری زود بازده را مثل کف دستتان بشناسید ودر زندگی کم نیاورید.هر چند خودتان فکر کنید کماکان کم دارید.
2_چگونه خود را در دل دیگران جا کنیم:هر کسی دوست دارد که دیگران او را دوست داشته باشند.اما خیلی ها نمیدانند که برای این منظور،چه کار باید بکنند یا نکنند.شل کردن سر کیسه،تنها یکی از راههایی است که این کتاب به شما یاد میدهد و میگوید قبل از هر چیز اندازه ی دل طرف رو به دست بیاورید و سپس نفس عمیقی کشیده،با سر وارد شوید،اعتماد به نفس،حرف اول را می زند.حرف آخر را یا مادر عروس میزند یا 110!...
3_آشپزی بدون گوشت:با توجه به خواص عدیده گیاه خواری و گرانی گوشت در بازار،این کتاب به شما یاد میدهد که دیگر به گاو و گوساله و گوسفند و امثالهم متکی نباشید.وابستگی تا کی؟...یک آدم عاقل و بالغ نباید معطل یک حیوان زبان نفهم باشد.بگذارید دیگران بگویند که طرف دستش به گوش نمیرسد،کتاب آشپزی بدون گوشت میخرد.خب بگوید.به درک!امروزه کلاس گیاه خواری خیلی بالاتر و چربی و کلسترولش هم پایین تر است وبه نوعی با عالم روشنفکری و هنری گره خورده است.
4_آموزش زبان در خواب:شامل پیشرفته ترین متد و مبانی آموزشی زبان بیگانه است که به شما یاد می دهد تا فارغ از هزینه های هنگفت کلاسهای تافل و کالج های آموزشی زبان،در حالت خواب و استراحت که فشار زیادی به شما وارد نیاید؛به یادگیری یک زبان خارجی نایل آیید.گذشت آن زمانی که بر اثر فقدان تکنولوژی،به کنایه می گفتند که مگر فلان چیز را در خواب ببینید!...فقط مراقب باشید که به هنگام آموزش فشرده ی زبان در خواب،غلط نزنید و کمتر خر و پف کنید؛چون احتمال ایجاد اختلال در سیگنالهای آموزشی هست و این خوب نیست.ممکن است قاطی کنید.
5_مرا سر بکش با قیف:این مجموعه شعر پست مدرن در بر دارننده چند شعر آوانگارد جدید از جریان شعر نو فرامعاصر است که به راحتی با آیندگان رابطه برقرلر می کند و فاتحه رفتگان را نیز میخواند.اشعار این مجموعه تا کنون در 150 جلد کتاب تفسیری و توضیحی مورد شرح وبسط مفصل قرار گرفته که این خود نشان از چندلایگی زبان شاعر و عمق وی دارد.رفتن تا چاه عمیق نگاهت،عنوان اثر بعدی شاعر است که به زودی ترتیب نشرش داده می شود.
6_فال شما در قهوه:کتاب حاضر در بر دارنده جدید ترین فنون و متون طالع بینی و آینده نگری مطابق آخرین استانداردهای چینی و هندی آن است.این اثر به معرفی یک روش تازه حاصل از ترکیب موفق و هدفمند فال قهوه و کف بینی می پردازد که احتیاج به فنجان هم نیست.از طرف بخواهید که ته مانده قهوه ی خود را کف دستش بریزد و با بیرون آوردن انگشت شستش از میان سایر انگشتان به آن شکل دهد. سپس مشت طرف را باز کنید و مثل بلبل از آینده اش بگویید.حالش با خودش!
پایانی دیگر برشعر«دوکاج»
در کنار خطوط سیم پیام
خارج از ده، دو کاج، روییدند
سالیان دراز، رهگذران
آن دورا چون دودوست میدیند
روزی از روزهای پاییزی
زیر رگبار تازیانه ی باد
یکی از کاج ها به خود لرزید
خم شد و روی دیگری افتاد
گفت ای آشنا ببخش مرا
خوب در حال من تامل کن
ریشه هایم زخاک بیرون است
چند روزی مرا تحمل کن
کاج همسایه گفت با نرمی
دوستی را نمیبرم از یاد
شاید این اتفاق هم روزی
ناگهان از برای من افتاد
مهربانی به گوش باد رسید
باد آرام شد ملایم شد
کاج آسیب دیده ی ما هم
کم کمک پا گرفت سالم شد
میوه کاج ها فرو می ریخت
دانه ها ریشه می زدند آسان
ابر باران رساند و چندی بعد
ده ما نام یافت کاجستان
با تشکر فراوان از شما
نظر یادت نره خوش مرام